چهارشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۸
هی توییی که تو آینه واستادی و داری سرم نعره میزنی
ساکت باش… آروم باش … خفه شو…
خودم میدونم
.
.
.
خسته ای
خسته ای
خسته ای
.
.
.
سهشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۸
پنجشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۸
هر وقت یه دختری برمیگرده بهم میگه من و فلانی نامزدیم اولین تعبیری که میاد تو ذهنم اینه که یعنی پسره منو کرده امیدوارم ولم نکنه!
شنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۸۸
چهارشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۸
ببینم من یه پیشنهاد دارم :
جای اینکه تو همش دستت تو جیب من باشه منم دولم تو اونجات
بیا تو دستت رو بکن تو اونجات ، منم دولمو بکنم تو جیبم.
هم جیب من پر میمونه هم اونجای تو خالی.
اشتراک در:
پستها (Atom)