یکشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۷
[واقعی] [دانشگاه]
+ : شوما 3 نفر که ته کلاس نشستید.
من : ما استاد؟
+ : بلی شوما 3 نفر ، جفتتون گمشید از کلاس بیرون.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
[واقعی] [دانشگاه]
+ : شوما 3 نفر که ته کلاس نشستید.
من : ما استاد؟
+ : بلی شوما 3 نفر ، جفتتون گمشید از کلاس بیرون.
30 comments:
حتما منظورت از old love آدامس خرسی بوده!
استاده خدا بود
how i wish we had one too:D
تبریز درس میخوندی؟
جا داره اینجا منم یه خاطره بگم.
سر جلسه ی امتحان خانومه بلند شد گفت استاد سوالای من یه طرفش چاپ نشده. استادم کم نذاشت فرمود: بچه ها هر کی مثل این خانوم پشتش سفیده بیاره بده...
ما هم هممون شلوارامون شاشی شد.
و ما را از این دست اساتید بسیار نیست.
یعنی دارم میخندما؛آقا این کیه؟ کجا درس میده من برم مهمان بشم سرکلاسش؛نباید این نابغه رو از دست داد.
استاده بیچاره ترک بوده خب دست خودش نیست
ولی خیلی باحال بود کلی خندیدم ما هم یه استاد اینطوری داریم تازه دکتراشو از فرانسه گرفته یعنی آدم می مونه چه جوری به اینا مدرک میدن؟
ما تو لیسانس یه استاد معارف دو داشتیم که خیلی خیلی مشابه این استاد محترم شما بودن :دی کلی الان خاطرات جوونی زنده شد و شاد گشتیم! تنک یو
البته هنرنمایی ایشون در هنگام نمره دادن هم باید جالب باشه
چهقدر لهجهاش قشنگ بود !
بذا من اول بشینم یه دل سیر بخندم.بعد میام باز!
خدا نصیب کند....ما هم یه استاد شیمی داریم که دکتره ولی دکترای ....شعر از دانشگاه تهران داره.با این تفاوت که شیرازیه.ولی از نظر ...مغز بودن در همین حده! در کنارش فیض ببرید
بعد به من ميگيد نبايد خدارو شكر كنم كه ترك نشدم اين يكي كه فاجعه بود :))
خدا استاد ترک رو نصیب دانشو جماعت نکنه !!!
:))
:))
:))
آخر خنده اند !!
:دی
دانشجو جماعت*
پس بزار منم یه خاطره بگم :دی
یکی از پسرای کلاس واسه کل کلاس آب معدنی گرفته بود
بعد من و یکی از دوستام وسطای کلاس رسیدیم
استاد و چند تا دانشجوها که دیدن ما آب معدنی نداریم شیشه ی آب معدنیشونو به ما تعارف کردن
منم گفتم ممنون استاد خودتون میل کنید :دی
استاد هم گفت:نه..نه..این آب منه خوشمزست ها !!!
:دی
بابا این خداییش تکه! به عنوان چهره ی ماندگار باید ازش تقدیر شه. مراقب باشین فرار مغزها نکنه .
وای عجب استاد سوژه ای بوده خیلی خوشم اومد!
خنده دار بود.
مجبورم کردی یه پست با همین موضوع بدم بیرون..! ایول!!
یکی از خاطراتو اینجا میگم!
بله بچه ها... این دیسک جنسش برنزه و همونطور که میبینید داره نمیچرخه!
اون استاد ترکه ما
وسط انتگرال خاطرات شنا تو دریاچه ارومیه رو برامون تعریف میکرد
بعد میرسید به مسابقه علمیای اونوقت که کره زمینو به چنتا شیش ضلعی مثل توپ فوتبال تقسیم میکردن و رو هرکدوم از ضلع این شیش ضلعیا یه مقاومت بوده بعد میگفتن مقاومت معادلو حساب کنین و خیلی سخت بوده
بسي فيض برديم!
جای ما خالی واقعا
ye ostad bahal ham ke peyda mishe gele mikonim ha ;)
خواب طولانی که بدرد نمیخوره!!
کلا هرچیزی که باعث میشه آدم از زمان جا بمونه بدرد نمیخوره!!
ادرسشو که پیدا کردم بهت میدم تو هم بری صفا کنی
:دی
بعضی موقعها برگشتن به سادگی و صیغل دادن روح لازمه!!!
بسیار خندیدیم و مشعوف گشتیم ..
اما هر چه سعی کردیم خودمان خاطره ای یادمان نیامد شما را دلشاد کنیم !
baraye har chizi esmhaye monasebtari vojood daram.
masalan baraye webe man esm behtar az ari baba hast vali esmesh ine dige .esme oon film ham farar az mahlake hast dige nemishe ke avazesh kard
هر کی دکترا داره شوت نیست ؟!! :)))
mamnoon. manam motshakeram besyaar.headeretaan raa ham besyaar doost midaaram. ghadam ranje kardin, khoshhaalemaan kardid.
pas age barnaameye safar baa 2charkhe bood shomaa ro ham khabar mikonim ;)
با مزه بودن
یاد امتحان استاتیک دوستم افتادم 10 نمره نیم ترم بود 10 نمره ترم بعد این شده بود 8 نیم ترمو ترمو اما از 20 گرفته بود باز بعد بهش داده بود 14 خلاصه رفت برای بازبینی برگه و اینا برگرو شده بود 17 که استاد تقسیم بر 2 کرده بودو گذاشتهبود 5/8 خلاصه گفته بود استاد جون؟گفته بود ببین جناب مهندس(جنابو با لهجه ترکی بخون)شما از برگه افتاده محسوب میشید!!!
دوستم گفته بود چرا افتاده؟؟؟؟؟
استاده هم نه گذاشته بود نه برداشته بود گفته بود نگاه کن 5/8 شدی!!
در این لحظه دوست من از خیر نمره اش گذشت و در حالی که صورتش از خنده قرمز شده بود از دفتر اساتید بیرون اومد
shoma modiriat sanati mikhooni?
ارسال یک نظر