شنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۸
+ : ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشت ، به خون یاران ...
ممد : چرا اتفاقا بودم دیدم .
[جمعیت داد میزنن رووووح و هر کدوم به سمتی فرار میکنن]
ممد : چرا اتفاقا بودم دیدم .
[جمعیت داد میزنن رووووح و هر کدوم به سمتی فرار میکنن]
یکشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۸
یک ردیف میله ی فولادی است وسط
و در هر دو طرف میله ها زندان است .
یک طرف کوچک تر و خلوت تر
یک طرف بزرگ تر و شلوغ تر
- من نباشم کی موهاتو ناز میکنه؟
+ در این لحظه 37 نفر از پشت صحنه و زیر تخت و توی کمد
یک صدا داد زدن : من من من
+ در این لحظه 37 نفر از پشت صحنه و زیر تخت و توی کمد
یک صدا داد زدن : من من من
همانا در پس هر شب جمعه ای ، عصر جمعه ای قرار دادیم
باشد که فراموش نکنید که در نهایت گا**ده خواهید شد
باشد که فراموش نکنید که در نهایت گا**ده خواهید شد
تو رو من من تورو تو رو خود خود خدا میدونه که من تو رو تو رو من من تو رو ....
در جمله ی بالا ویرگول ها را در جای مناسب قرار دهید. (2 نمره)
شنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۸
آن کس که بداند و بداند که بداند، گایـیـ.ـده دهان خویش شب و روز بنماید
وان کس که نداند و نداند که نداند، حال و هولی در این گیتی تخـ.می بنماید
وان کس که نداند و نداند که نداند، حال و هولی در این گیتی تخـ.می بنماید
پنجشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۸
اشتراک در:
پستها (Atom)